وا اخلاقا!
شبی که مناظره احمدی نژاد و موسوی از تلویزیون پخش می شد،جمعیتی معادل دو سوم جمعیتی که برای تماشای یوزارسیف و دوستان در سالن تلویزیون خوابگاه حاضر می شدند، جمع شده بود! که واقعا جای شگفتی داشت و من اختمال نمی دادم بیش از نصف آن تعداد هم بیایند.(آمار یوزارسیف را هم من از دوستان دارم و خودم به حول و قوه الهی بیش از دوبار توفیق تماشای آن سریال وزین رو نداشتم آنهم توی خانه). البته خودم مناظره را در اتاق سرپرستی نکاه کردم برای اجتناب از نشنیدن صدای کاندیداها در اثز سر و صدا و شلوغی و ... .
جالب است که بعد از آن مناظره همه معلم اخلاق شده اند:
-رئیس جمهور باید سعه صدر داشته باشد.
-نباید اسم می برد.
- وا اخلاقا!
-به پرونده زن موسوی چه کار داشت؟
- . . .
یکی از نکات جالب استدلال های اخلاق گرایانه رفقا،همین آخری است.حتی بحث ناموس پرستی را هم مطرح می کنند! به خاطر یه عکس سه در چهار سیاه سفید رهنورد! و این در حالی است که عکس های بزرگ و رنگی آن بانوی محترمه دست در دست همسر شرعی و قانونی اش با آن روسری گل قرمز و مانتوی جین و کیف کذا روی پوستر های تبلیغاتی و روزنامه های حامی میرحسین که کم هم نیستند،دیده می شود.
راستی که برای آنهمه ادعاهای موسوی در مورد بی قانون و بی چیز! بودن دولت نهم جوابی بهتر از مدرک زهرا رهنورد وجود نداشت.
دکتر چاقوی جراحی را عدل روی غده سرطانی گذاشت. و تا عفونت این غده برطرف شود حالا حالاها وقت می برد.